دانلود کتاب صوتی دیدار بلوچ نوشته محمود دولت آبادی گوینده اسماعیل قافله باشی
دیدار بلوچ نام سفرنامهای اثر محمود دولتآبادی میباشد. نگارش این سفرنامه در سال ۱۳۵۳ صورت گرفته است، این اثر در سال ۱۳۵۶ منتشر شد.این کتاب در سال ۱۳۹۷ با عنوان نیادے گوں بلوچ ءَ توسط عبدالماجد سپاهیان به زبان بلوچی ترجمه و از طریق نشر ربیدان منتشر گردید.
مرا با فقر دیدار کهنه بوده است. کهنه، به همان کهنگی دیدار مادرم. به همان کهنگی خطوط چهره و چین های ژرف پشت ابروان پدرم . ….این است که فقر، همچنانکه کهنه است، همواره تازه است. زیرا جلوه گاه فقر، آدمی ست و در اوست که فقر نمود می یابد، و او پیوسته و گوناگون و همیشه نوچهره است. به گمانم تالستوی بزرگ عبارتی در این مضمون دارد که: فقر به تعداد مردم فقیر شکل های گوناگون دارد.
نام کتاب : دیدار بلوچ
نویسنده: محمود دولت آبادی
زبان: فارسی
نوع فایل: MP3
تکثیر شده در استودیی کتابخانه گویایی سازمان بهزیستی نابینایان ایران -تهران
سال 1385
گوینده : اسماعیل قافله باشی
_______________________________________________________
زندگانی محمود دولت آبادی:
محمود دولت آبادی در یک خانواده فقیر کفش فروشی در دولت آباد ، روستایی دورافتاده در سبزوار ، بخش شمال غربی استان خراسان ، ایران به دنیا آمد. وی به عنوان یک مزرعه کشاورزی کار کرد و در مدرسه ابتدایی مسعود سلمان شرکت کرد. کتاب ها وحی برای پسر جوان بود. او “تمام عاشقانهها را [در دسترس] … در اطراف روستا خوانده است.” او “در حالی که در تهران زندگی می کرد” بر روی پشت بام خانه با لامپ می خواند … جنگ و صلح را از این طریق بخوان “. گرچه پدرش تحصیلات رسمی کمی داشت ، اما دولت آبادی را با شاعران کلاسیک فارسی ، سعدی شیرازی ، حافظ و فردوسی معرفی کرد. پدرش عموماً به زبان شاعران بزرگ سخن می گفت.
ناهید مظفری که ویرایش گلچین ادبیات PEN در ادبیات ایران را بر عهده داشت ، گفت که دولت آبادی “خاطره ای باورنکردنی از فولکلور دارد ، که احتمالاً از روزهای وی به عنوان بازیگر یا از مبادی او ناشی می شود ، به عنوان کسی که یک آموزش رسمی نداشت ، که آموخت. چیزهایی را با به خاطر سپردن شعر محلی و شنیدن داستانهای محلی.
دولت آبادی در نوجوانی تجارت مانند پدر خود تجارت کرد و آرایشگاه را افتتاح کرد. یک بعد از ظهر ، او خود را ناامید کننده بی حوصله پیدا کرد. او مغازه را بست ، کلیدها را به پسری داد و به او گفت که به پدرش بگوید ، “چپ محمود”. وی سوار به مشهد شد و در آنجا یک سال پیش از عزیمت به تهران برای پیگیری تئاتر کار کرد. دولت آبادی قبل از اینکه بتواند در کلاس های تئاتر شرکت کند ، یک سال در آنجا کار کرد. وقتی این کار را کرد ، او به طبقه بالای کلاس خود برخاست ، هنوز هم کارهای دیگری را انجام می داد. او بازیگر بود — و یک کفش ورزشی ، آرایشگر ، تعمیرکار دوچرخه ، پارس خیابانی ، کارگر کارخانه پنبه و تهیه کننده بلیط سینما. در این زمان نیز او به روزنامه نگاری ، داستان نویسی و فیلمنامه پرداخت. وی در مصاحبه ای گفت: “هر وقت من با کار انجام می شدم و از پیدا کردن غذا و غیره دلگیر نبودم ، می نشستم و فقط می نوشتم”.
_______________________________________________________
آثار محمود دولت آبادی :
آثار و نوشتههای محمود دولت آبادی را به شش دستهی کلی میتوان تقسیم کرد. رمان، مقاله، نقد ادبی، نمایشنامه، فیلمنامه و سفرنامه.
رمانها و داستانهای دولت آبادی عبارتاند از:
ته شب (1341)
سفر (۱۳۴۵)
بند (۱۳۴۵)
اوسنهی باباسبحان (1347)
لایههای بیابانی (۱۳۴۷) (مجموعه داستانهای کوتاه)
گاوارهبان (۱۳۴۸)
عقیل عقیل (۱۳۴۸)
باشُبیرو (۱۳۵۰)
مرد (۱۳۵۰)
پایینیها (1350) (مفقودشده)
روز و شب یوسف (۱۳۵۲) (مفقودشده)
از خم چنبر (1353) (داستان بلند)
جای خالی سلوچ (1357)
کلیدر (۱۳۶۲)
آهوی بخت من گزل (۱۳۶۷)
ما نیز مردمی هستیم (۱۳۶۸)
کارنامه سپنج (1368)
روزگار سپری شده مردم سالخورده (1370)
سلوک (1382)
آن مادیان سرخ یال (۱۳۸۳)
ادبار و آینه(۱۳۸۴)
گلدستهها و سایهها (۱۳۸۴)
نون نوشتن (1388)
میم و آن دیگران (1391)
بنیآدم (۱۳۹۴)
تا سر زلف عروسان سخن (۱۳۹۴)
این گفتوسخنها (۱۳۹۶)
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.