کتاب کامل صوتی کلیدر از محمود دولت آبادی راوی فیروزه غفوری پور
کِلیدَر بلندترین اثر محمود دولتآبادی است که در سه هزار صفحه و ده جلد به چاپ رسیده و روایت زندگی یک خانوادهٔ کرد ایرانی است که به سبزوار خراسان کوچانده شدهاند. داستان کلیدر که متأثر از فضای ملتهب سیاسی ایران پس از جنگ جهانی دوم است بین سالهای ۱۳۲۵ تا ۱۳۲۷ روی میدهد. کلیدر نام کوه و روستای1ی در شمال شرقی ایران است.
کلیدر که «سرنوشت تراژیک رعیتهای ایرانی و قبایل چادرنشین را در دورهای که سیاست زور حاکم است به تصویر میکشد» بر اساس حوادث واقعی نگاشته شده و به شرح سختیها و رنجهایی روا رفته بر خانوادهٔ کَلمیشی میپردازد. دولتآبادی از کلیدر یه عنوان یک آرزوی مهم یاد میکند و آن را «یک یادگاری برای مردم آیندهٔ ما» مینامد. کلیدر را میتوان نقطهٔ اوج رشته آثار پیشین دولتآبادی به حساب آورد، که اغلب آنان داستانهایی کوتاه دربارهٔ مردم زجرکشیده و رنجور دهات خراسان است.

کتاب کامل صوتی کلیدر 10 جلد از محمود دولت آبادی راوی فیروزه غفوری پور
———————————————————————————-
مشخصات کتاب کلیدر :
ناشر انتشارات فرهنگ معاصر
چاپ نهم 1372
تهران ضبط آزاد
تصویر شده در استودیو کتابخانه گویایی مجتمع خدمات بهزیستی نابینایان رودکی 1375
گوینده فیروزه غفوری پور
تصویر کننده : مریم اوجانی
با بررسی : پورگن قدیمی
—————————————————————
جلد یک : 235 مگابایت -36 قسمت
جلد دو : 145 مگابایت -22 قسمت
جلد سوم : 144 مگابایت -22 قسمت
جلد چهارم :107 مگابایت -16 قسمت
جلد پنجم : 128 مگابایت -20 قسمت
جلد ششم : 144 مگابایت -25 قسمت
جلد هفتم : 116 مگابایت -18 قسمت
جلد هشتم : 109 مگابایت -17 قسمت
جلد نهم : 186 مگابایت -28 قسمت
جلد دهم : 193 مگابایت -28 قسمت
_______________________________________________________
نمونه صوتی:
نمونه اول
نمونه دوم
_______________________________________________________
زندگانی محمود دولت آبادی:
محمود دولت آبادی در یک خانواده فقیر کفش فروشی در دولت آباد ، روستایی دورافتاده در سبزوار ، بخش شمال غربی استان خراسان ، ایران به دنیا آمد. وی به عنوان یک مزرعه کشاورزی کار کرد و در مدرسه ابتدایی مسعود سلمان شرکت کرد. کتاب ها وحی برای پسر جوان بود. او “تمام عاشقانهها را [در دسترس] … در اطراف روستا خوانده است.” او “در حالی که در تهران زندگی می کرد” بر روی پشت بام خانه با لامپ می خواند … جنگ و صلح را از این طریق بخوان “. گرچه پدرش تحصیلات رسمی کمی داشت ، اما دولت آبادی را با شاعران کلاسیک فارسی ، سعدی شیرازی ، حافظ و فردوسی معرفی کرد. پدرش عموماً به زبان شاعران بزرگ سخن می گفت.
ناهید مظفری که ویرایش گلچین ادبیات PEN در ادبیات ایران را بر عهده داشت ، گفت که دولت آبادی “خاطره ای باورنکردنی از فولکلور دارد ، که احتمالاً از روزهای وی به عنوان بازیگر یا از مبادی او ناشی می شود ، به عنوان کسی که یک آموزش رسمی نداشت ، که آموخت. چیزهایی را با به خاطر سپردن شعر محلی و شنیدن داستانهای محلی.
دولت آبادی در نوجوانی تجارت مانند پدر خود تجارت کرد و آرایشگاه را افتتاح کرد. یک بعد از ظهر ، او خود را ناامید کننده بی حوصله پیدا کرد. او مغازه را بست ، کلیدها را به پسری داد و به او گفت که به پدرش بگوید ، “چپ محمود”. وی سوار به مشهد شد و در آنجا یک سال پیش از عزیمت به تهران برای پیگیری تئاتر کار کرد. دولت آبادی قبل از اینکه بتواند در کلاس های تئاتر شرکت کند ، یک سال در آنجا کار کرد. وقتی این کار را کرد ، او به طبقه بالای کلاس خود برخاست ، هنوز هم کارهای دیگری را انجام می داد. او بازیگر بود — و یک کفش ورزشی ، آرایشگر ، تعمیرکار دوچرخه ، پارس خیابانی ، کارگر کارخانه پنبه و تهیه کننده بلیط سینما. در این زمان نیز او به روزنامه نگاری ، داستان نویسی و فیلمنامه پرداخت. وی در مصاحبه ای گفت: “هر وقت من با کار انجام می شدم و از پیدا کردن غذا و غیره دلگیر نبودم ، می نشستم و فقط می نوشتم”.
_______________________________________________________
آثار محمود دولت آبادی :
آثار و نوشتههای محمود دولت آبادی را به شش دستهی کلی میتوان تقسیم کرد. رمان، مقاله، نقد ادبی، نمایشنامه، فیلمنامه و سفرنامه.
رمانها و داستانهای دولت آبادی عبارتاند از:
ته شب (1341)
سفر (۱۳۴۵)
بند (۱۳۴۵)
اوسنهی باباسبحان (1347)
لایههای بیابانی (۱۳۴۷) (مجموعه داستانهای کوتاه)
گاوارهبان (۱۳۴۸)
عقیل عقیل (۱۳۴۸)
باشُبیرو (۱۳۵۰)
مرد (۱۳۵۰)
پایینیها (1350) (مفقودشده)
روز و شب یوسف (۱۳۵۲) (مفقودشده)
از خم چنبر (1353) (داستان بلند)
جای خالی سلوچ (1357)
کلیدر (۱۳۶۲)
آهوی بخت من گزل (۱۳۶۷)
ما نیز مردمی هستیم (۱۳۶۸)
کارنامه سپنج (1368)
روزگار سپری شده مردم سالخورده (1370)
سلوک (1382)
آن مادیان سرخ یال (۱۳۸۳)
ادبار و آینه(۱۳۸۴)
گلدستهها و سایهها (۱۳۸۴)
نون نوشتن (1388)
میم و آن دیگران (1391)
بنیآدم (۱۳۹۴)
تا سر زلف عروسان سخن (۱۳۹۴)
این گفتوسخنها (۱۳۹۶)
فروغ (خریدار محصول) –
چه صدای زیبایی… زنده باشی بانو
محمد تقی مردانی (خریدار محصول) –
ممنون از زحماتتان